window.open( "http://www2.lenjan.net/", "sh ", "width=800%,height=800% ");
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
window.open( "http://www2.lenjan.net/", "sh ", "width=800%,height=800% ");

90/1/16
11:17 ص

یکی از شیوه‌های نوین در جاسوسی، استفاده از رسانه‌هاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانه‌ها می‌توانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی ...

امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد.

مقدمه:
1،1– نقش و جایگاه رسانه ها در زندگی امروز
در دنیای امروز، همراه با تغییر نگرش انسان نسبت به جایگاه خود در رویارویی با تاریخ و معرفت عمومی، حکومت نیز به بازاری رقابتی تبدیل شده است که شهروندانش همچون مشتریان صاحب انتخاب در مقام قضاوت قرار دارند. همزمان با پیدایش عنصر رقابت و انتخاب در مفهوم جدید حکومت، "آگاهی” و اطلاعات شفاف از آنچه باید در بوته داوری قرار گیرد به صورت عنصری همزاد با بازار رقابتی جدید پا به عرصه حیات گذاشت. بازی سیاست در دوران جدید بدون وجود ابزاری برای آگاهی و اطلاع رسانی، اساساً ممکن نیست. همچنین این اهمیت، نقش و جایگاه رسانه ها را در جهان معاصر، برجسته و حیاتی می سازد.

نبرد رسانه ای، جنگ رسانه ای
امروزه نقش اطلاعات در ساز و کارهای تصمیم گیری از اهمیت بسیاری برخوردار است و همین امر نقطه تلاقی "رسانه" و "قدرت" را شکل می دهد. ابزار رسانه به ویژه در طلیعه قرنی که اطلاعات به مثابه منبع اولیه و مهم قدرت مطرح می شود از حساسیت فراوانی برخوردار است. همزادی "رسانه" و "اطلاعات" و تلاقی این مفاهیم با "قدرت” و نقش مستقیم و غیر مستقیم رسانه در شکل دهی به هنجارهای اجتماعی، عمومی و ارزشهای فردی، معادله مهم و تازه‌ای را در جهان معاصر رقم می‌زند که نتیجه آن به طور قطع در امنیت ملّی تمام واحدهای سیاسی تأثیر گذار است. بررسی های روانشناسی اجتماعی در زمینه نقش و قدرت رسانه‌ها نشان می‌دهد که رسانه‌های گروهی، چنان قدرتی دارند که می‌توانند نسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند که با نسلهای پیشین از نظر فرهنگ، ارزشها، هنجارها و آرمانها بسیار متفاوت باشد.

انسانها امروزه در معرض نهادهای رسانه‌ای متولد می‌شوند؛ می‌اندیشند؛ دنیا را از این رهگذر می‌شناسند و رفتارهای خود را براساس الگوهای برگرفته رسانه‌های رایج عصر حاضر یعنی کتاب، مجله، فیلم، ماهواره‌، اینترنت و امثال آنها سامان می‌دهند. البته نقش امروز رسانه ها نقشی فراتر از اطلاع رسانی صرف است. رسانه‌ها در عصر اطلاعات و ارتباطات، ابزارهای نوینی برای ایجاد بحران، کاهش یا افزایش بحران و گاه ابزاری برای جنگ آوری هستند. ابزارهایی که مکمل نیروی نظامی و به طور کلی تأثیر گذاری رسانه ها در قالب ایفای سه نقش قابل بررسی است:

الف) تسهیل کنندگی: به این معنی که رسانه‌ها نه تنها فرایند تصمیم سازی را کوتاه می‌کنند، بلکه به مثابه نیروی تقویت کننده تصمیمات به ایفای نقش می‌پردازند.

ب) باز دارندگی: این نوع اثرگذاری به دو شکل انجام می پذیرد: نخست ایجاد فشارهای احساسی است که در این سناریو ممکن است پوشش وسیع و قوی تلویزیون به حکومت و اخلاق سیاسی وارد نکند. دوم، پوشش رسانه ها در زمان واقعی است که احتمال دارد تهدیدی برای امنیت ملّی کشور باشد.

ج) اجبار کنندگی: تحت تأثیر این نوع تأثیر گذاری، حکومت ها به دخالت و عملیات و اقدامات وادار می‌شوند. در این شیوه مسائل جهان پوشش داده و نمایی از حوادث سیاسی ارائه می شود.

1?2 – ضرورت و اهمیت تحقیق
تحولات شگرف در فناوری های مربوط به وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و فرایند جمع آوری، تولید، فراوری و توزیع اطلاعات که از آن به انفجار اطلاعات انقلاب ارتباطی، انقلاب رسانه و عصر تأثیر رسانه ها بر شکل گیری افکار عمومی جهان تعبیر می شود از یک سو و تسلط معدودی از صاحبان قدرت و بازیگران عمده و اصلی صحنه سیاست و روابط بین الملل یعنی دولتها و گروه های برخوردار بر رسانه ها با همه توانمندی های آن از سوی دیگر موجب شده است که بسیاری از اصول، مفروضات و تعاریف و مفاهیم همچون حاکمیت و مرزهای سیاسی و حکومت دولتها و ملتها، هویت ملّی و فرهنگی، استقلال، امنیت ملّی و بین‌المللی و… با تعاریف سنتی، مفهوم اولیه خود را از دست بدهد و تعریف مجدد این مفاهیم ضرورتی بیش از پیش بیابد. از آنجا که این تحولات عظیم از لحاظ کمی و کیفی در رسانه‌های جمعی، بیشترین تأثیر را بر مفهوم "امنیت" و "تهدید" گذاشته، نیاز به تعیین مرزهای جدید و شناخت تهدیدهای امنیت نوین، همچون تهدید رسانه‌ای کاملا ضروری است که مفهومی نو و ماهیتی بسیار متفاوت با تهدیدهای سنتی دارد.

در حال حاضر می توان گفت که رسانه های جمعی به مهمترین منبع قدرت نرم کشورها تبدیل شده اند. نقش مسلّط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن، مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچ کس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به شمار می رود. وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها، هم ابزار قدرت غیر مادی است و هم منبع قدرت (گالبرایت??:????).

1?4 – بیان مسئله
جنگ رسانه ای یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. گرچه جنگ رسانه ای عمدتاً هنگام جنگ های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می‌کند، امروزه در سایر مواقع، جنگ رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد و به عبارتی در وضعیت صلح نیز کشورها با بهره‌گیری از رسانه‌ها از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش استفاده می‌کنند.

جنگ رسانه‌ای ظاهراً میان رادیو و تلویزیونها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاریها، شبکه‌های خبری و سایتهای اینترنتی جریان دارد، اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، چیزی به نام سیاست رسانه‌ای کشور نهفته است که مستقیماً از طریق بودجه‌های رسمی مصوب پارلمانها یا بودجه های سرّی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی و سرویسهای جاسوسی تغذیه می‌شود.  (ضیایی پرور، 12:1386)

سربازان جنگ رسانه ای، متخصصان تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی کارگزاران رسانه ها هستند.

جنگ رسانه ای مقوله ای است که همکاری هماهنگ و نزدیک بخشهای نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، امنیتی، رسانه ای و تبلیغات کشور را می طلبد. طراحان جنگ رسانه‌ای ممکن است پروفسورهای مراکز علمی، کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی و گروههای علمی رسانه ای در دانشگاههای معتبر هر کشور باشند. جنگ رسانه‌ای، جنگ بدون خونریزی، جنگ آرام و جنگ نرم تلقی می‌شود؛ جنگی که بر صفحات روزنامه‌ها و میکروفون رادیوها، صفحات تلویزیونها و عدسی دوربینها جریان دارد. هدف جنگ رسانه ای، اگرچه در نهایت تغییر کارکرد و عملکرد دولت ها است به طرز ملموسی به جای هدف قرار دادن مستقیم دولتها، ملتها را هدف بمباران خود قرار می‌دهد.

اگرچه رشد فزاینده فناوری ارتباطی و رسانه‌ای، دربردارنده فرصتهای فراوان برای جامعه بشری است، سلطه بی‌چون و چرای محدودی از کشورهای عمدتاً غربی و به ویژه امریکا و انحصار و کنترل رسانه‌ای که به نوعی به جریان یکسویه و نابرابر اطلاعاتی و رسانه‌ای از سوی نظام سلطه منجر شده، موجب بروز گونه‌های جدیدی از تهدیدها می‌شود که با عنوان تهدیدات نرم از آنها یاد می شود؛ ماهیت، سازمان، عناصر و گونه‌های جدیدی را در بر دارد که شناخت ماهیت، آثار، توان و روش عملکرد آن و نیز اهداف آنها عامل تهدید کننده را دوچندان می‌کند. این تحقیق با پرداختن به این مسائل تلاش می‌کند در حدّ  توان، شناسایی تهدیدات رسانه‌ای، توان تحلیل و فهم هرچه بهتر روش عملکرد تهدیدات رسانه ای و سرانجام توان مدیریت تهدیدات رسانه ای متناسب با مقدورات و امکانات موجود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.

1?4 – هدف اصلی تحقیق
شناخت ماهیت و کاربرد جنگ رسانه‌ای در دنیای امروزو چگونگی به کارگیری مدیریت کارآمد در برخورد با جنگ رسانه ای دشمن در عرصه عملیاتی و کاربردی

اهداف فرعی
1 – چیستی و ماهیت جنگ رسانه ای
2 – تعیین شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای
3 – چگونگی مدیریت تهدیدات رسانه ای در سطح نظام جمهوری اسلامی

سؤال اصلی تحقیق
ماهیت جنگ رسانه‌ای چیست؟ مدیریت کارامد برای برخورد با جنگ رسانه ای چگونه باید باشد؟

سؤالات فرعی تحقیق
1 – جنگ رسانه‌ای چیست؟
2 – شاخصهای سنجش تهدیدات رسانه ای کدام است؟
3 – مدیریت تهدیدات رسانه‌ای در سطح نظام جمهوری اسلامی چگونه باید باشد؟
2 – تعاریف و مفاهیم جنگ رسانه ای

جنگ رسانه ای چیست؟
الف) شکل تکامل یافته جنگ روانی: استفاده از رسانه های ارتباط جمعی برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه‌های جمعی اعم از رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها، اینترنت، مطبوعات، ماهواره و … است (ضیایی‌پرور، 11:1383) که هدف آن پیشبرد اهداف و منافع ملّی است و یکی از جنبه‌های جنگ روانی یعنی تحمیل اراده و خواست خود بر مخاطبان است.

ب) منبع قدرت نرم کشورها: رسانه ها و نقش مسلط رسانه ها در شکل دهی، جهت دادن و مدیریت افکار عمومی امروزه بر هیچکس پوشیده نیست. از این رو رسانه های جمعی، منبع مهم قدرت در جهت منافع افراد، گروهها و کشورها به حساب می‌آیند. (گالبرایت، 58:1371)

ج) حد فاصل محیط ذهن و عینی: رسانه به علت اینکه تاروپود نمادین زندگی ماست، همچون تجربه‌های واقعی که بر رؤیاهای ما تأثیر دارد بر آگاهیها و رفتار ما تأثیر می‌گذارد و مواد خامی را فراهم می‌سازد که ذهن ما با استفاده از آنها کار می‌کند. (کاستلز،388:1380)

د) کاربرد در همة وضعیت ها (جنگ و صلح): جنگ رسانه ای، تنها جنگی است که حتی در دوره صلح نیز بین کشورها به صورت غیر رسمی ادامه دارد و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها ، بهره‌گیری می‌کند.

ه) بهترین شیوه در جاسوسی: یکی از شیوه‌های نوین در جاسوسی، استفاده از رسانه‌هاست. سازمانهای اطلاعاتی متناسب با نیازها و اهداف خود با به کارگیری هرکدام از بخشهای مختلف رسانه‌ها می‌توانند کار کردهای اطلاعاتی مورد نظر خود را طراحی ،هدایت و پیگیری کنند؛ برای مثال سازمان اطلاعاتی به صورت رسمی یا غیر رسمی با جلب همکاری مدیران ارشد رسانه‌ها مانند صاحب‌ امتیاز یا مدیر مسئول و سردبیر در سطح کلان، منافع و راهبردهای رسانه‌ای خود را دنبال می‌کنند. گاهی نیز سازمان اطلاعاتی برای کسب کارکردهای اطلاعاتی رسانه‌ها به تأسیس یا حمایت و تأمین مالی یک رسانه مانند ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، سایت اینترنت نشریه و نظایر آن اقدام می‌کند.

بدین ترتیب کارگزاران این رسانه ها، نمایندگان و عوامل سرویس‌اطلاعاتی خواهند بود که تحت پوشش قوی اعضای رسانه های غیر دولتی از تسهیلات فراوان این گونه رسانه‌ها در راستای فعالیتهای اطلاعاتی برخوردار می‌گردند. در برخی موارد نیز سازمان اطلاعاتی با تهیه بخشی از برنامه‌های رسانه‌ای مانند برنامه‌های تلویزیونی یا رادیویی یا چند ستون در مطبوعات، اهداف خود را دنبال می‌کند.

تبارشناسی جنگ رسانه ای
بشر در طول تاریخ، همواره برای چیرگی بر دشمن و تحمیل اراده خود بر او از ابزار کاهش و تخریب روحیه به شکلهای گوناگون بهره برده است. هر برگی از تاریخ بشر‌، گواه این موضوع است که در همه دوره‌های مختلف، انسان با استفاده از ابزار و روشهای گوناگون کوشیده است دشمنان را مقهور خویش سازد و بر آنان چیره شود و در این راه نیز به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته است. چند نمونه از انبوه اوراق تاریخ، می‌تواند گواه این مطلب باشد.

انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 میلادی نقطه عطفی در تحولات و دگرگونی‌های سریع در جوامع اروپایی به شمار می‌رود. در این مقطع، تحولات عظیمی در صنعت چاپ و مطبوعات ایجاد شد و دریچه‌های تازه ای را در عرصه تبلیغات گشود به گونه‌ای که مطبوعات در روشنگری اقشار گوناگون و سمت و سو دادن به افکار عمومی اروپائیان نقش مؤثری را بر عهده داشتند. (شیرازی، 10:1380)

جنگ رسانه‌ای از اواخر جنگ جهانی اول به صورت حربه‌ای روانشناسانه درخدمت استعمارگران درآمد. هدف اساسی این جنگ‌ که به عنوان جنگ تبلیغاتی به شمار می‌آمد، استعمار فکری کشورهای ستمدیده جهان به منظور استثمار اقتصادی، فرهنگی، سیاسی آنان بود و برای این منظور‌، افکار عمومی کشورهای خود را برای توجیه این سیاست فریب می‌دادند و به بیراهه می‌کشاندند.

این امر طی جنگ جهانی دوّم از چنان اهمیتی برخوردار شد که طرفین درگیر برای به کارگیری این حربه‌ها به رقابت با یکدیگر پرداختند. (شیرازی، 11:1376) از جنگ‌های عالمگیر قرن بیستم تاکنون، اجرای هرگونه سیاست نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی، مستلزم برخی زمین‌هسازی‌هایی شده است که از طریق کاربرد فنون تبلیغات حاصل می‌آید و بالطبع ابزار اجرایی شدن این فنون تبلیغاتی، رسانه ها هستند. امروزه قبل از آغاز هر جنگی در ابعاد فیزیکی (سخت)، جنگی رسانه‌ای، زمینه‌های لازم را در جبهه خودی و همچنین جبهه دشمن فراهم می‌آورد.

البته اصطلاح جنگ رسانه‌ای (Media war) که در سالهای اخیر بسیار رواج یافته است، نخستین بار در طول جنگ خلیج فارس در 1991 استفاده شد. (گرمن، 127:1382)‌ جنگ رسانه‌ای که جنگ بهداشتی، تمیز تلقی می‌شود با هدف برخورد با ملّتها و دستکاری افکار عمومی آنها از سوی استراتژیست‌های فرهنگی و رسانه‌ای با ابزار رسانه ای طراحی و اجرا می‌شود تا به تغییر رفتار و یا رویکردهای دولتهای کشور هدف منجر شود.

به هر ترتیب جنگ رسانه‌ای که به دلیل ماهیت نرم‌افزاری و هدف گذاری بر اذهان مخاطبان از سوی پژوهشگران متعدّد تحت عناوین مختلفی (جنگ روانی، جنگ تبلیغاتی، جنگ مجازی، جنگ اعصاب و…) مورد توجه قرار گرفته در دهه‌های اخیر به عامل تعیین کنندهای در اجرایی شدن سیاستگذاری‌های کلان کشورها در رسیدن به اهداف و منافع ملّی تبدیل شده است. آنچه در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حمله به افغانستان، اشغال عراق تحت عناوین مبارزه با تروریسم‌، خطر جنگ افزارهای کشتار جمعی و گسترش آزادی حقوق بشر و‌… از سوی نظام سلطه‌ جهانی شاهد هستیم‌، این زمینه‌سازی‌های رسانه‌ای بود که نقش محوری را ایفا کرد.

بنابراین می‌توان مدعی بود که امروزه در نزاعهای بین‌المللی، جنگ رسانه‌ای در دو بعد داخلی و بین‌المللی زمینه‌های روانی را برای غلبه بر کشورهای هدف فراهم آورده است و به عبارتی رسانه‌ها به جزئی غیر قابل انکار در نزاع و درگیریها تبدیل شده‌اند.

4. روشهای جنگ رسانه ای
الف) روشهای عمده تبلیغاتی و رسانه‌ای عبارت است از:

1 – انگاره سازی: به مثابه سازه‌ای ‌ شامل مجموعه‌ای از تصویر جنبه‌های گوناگون یک موضوع در ذهن فرد است. انگاره به مجموعه‌ای از ویژگیها اطلاق می‌شود که شخص تشخیص می‌دهد و یا در ذهن خود مجسم می‌کند. (مولانا، 10:1375)؛ به تعبیری انگاره، مجموعه تصاویری است که ما در مغز و ذهنمان از واقعیتها و ابعاد مختلف آن داریم. انگاره تمامی شاخصهایی است که فرد درباره یک شیء یا یک پدیده تصور می‌کند. تغییر انگاره در مغز ما به تغییر تصورات ما از اشیا، افراد و پدیده و ایجاد حالت تعادلی یا غیر تعادلی منجر می‌شود. در نهایت مجموعه انگاره‌ها در واقع هرگونه قضاوت درباره تصاویر یا انگاره جدید ما را به انگاره‌های قدیم ارجاع می‌دهد که در ذهن داریم. این مطلب همان نقطه شروع تهدیدزای رسانه است؛ چرا که توده‌های مردم، با سواد رسانه‌ای اندک در رویارویی با مسائل در همان مرحله "احساس مسئله" متوقف می‌مانند و بر اساس آن قضاوت و تصمیم‌گیری می‌کنند و ذهنیات و افکارشان شکل و قالب می‌گیرد.

برای مثال در جنگ اول و دوم خلیج فارس، رسانه های غربی از میان حجم زیاد اخبار، تنها آن دسته از مطالب و تصاویری را برای مخاطبان می‌فرستادند که در جهت انگاره‌سازی آنها کاربرد داشت. این عملکرد رسانه‌ای را در انتقاضه اول و دوم فلسطین، 11 سپتامبر، جنگ33 روزه مقاومت حزب الله در لبنان و جنگ 22 روزه مقاومت حماس در غزه نیز به خوبی شاهد بوده‌ایم.

2 – برجسته سازی: برجسته‌ سازی نیز یکی از شیوه هایی است که رسانه‌ها می‌توانند از طریق آن بر مخاطبان خود تأثیر بگذارند. برجسته سازی یعنی این اندیشه که رسانه‌های خبری با ارائه خبرها و تحلیلها موضوعاتی را تعیین می‌کنند که عامه مردم دربارة آنها می‌اندیشند. اساس برجسته سازی، افزایش توجه به موضوع مورد نظر رسانه‌هاست.

کورت لنگ، پژوهشگر رسانه‌های جمعی در تبیین برجست هسازی رسانه‌ها می‌گوید: «رسانه‌های جمعی توجه‌ها را به موضوعات خاصی سوق می دهد. آنها از چهره‌های سیاسی تصاویری عمومی می‌سازند. آنها مدام موضوعاتی را عرضه می‌کنند که نشان‌دهنده چیزهای است که توده مردم باید درباره آنها فکر کنند؛ بدانند و احساس داشته باشند.» (سورین،328:1381)

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که برجسته سازی نیز همچون انگاره‌سازی رسانه ها بر ادراک افراد از وقایع یا درباره آنها و میزان اهمیت آنها نزد مخاطب اثرگذار است.

3 – برچسب زنی: اگرچه برچسب زنی به عنوان یکی از روشه‌ای انگار‌ه‌سازی مطرح شد، اما به‌ طور مستقل نیز کاربرد زیادی در تبلیغات منفی و افکارسازی دارد. با استفاده از این روش به شخص یا فکر یا گروه یا ملّت و کشوری که هدف حمله تبلیغاتی است، برچسب یا انگ توهین آمیز وناپسند زده می‌شود. این برچسب یا انگ نوعاً مفهوم ضد‌ارزش عام و فراگیر مورد توافق عموم است؛ مثل نژاد پرستی، خشونت طلبی، تروریسم و… .

برچسب زنی در تبلیغات رسانه‌ها غالباً برای تخطئه فکر یا شیوه و الگو و یا محکوم‌سازی آن است. در مواردی برچسب زنی به همراه تحقیر و یا توهین به کار می‌رود.

4 – توسل به ترس: در این روش از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می‌شود. در این صورت ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به شیوه‌های مختلف به آنان چنین القا می‌کنند که خطرها و صدمات احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان کمین کرده است و از این طریق آینده‌ای مبهم و همراه با سختیها و مشکلات را برای افراد دشمن ترسیم می‌کنند. (شیرازی، 42:76) مثال برجستة این روش، پیش از وقوع حمله به عراق در مارس 2003 تلاش تبلیغاتی وسیع رسانه های ملی و بین المللی امریکایی بود و ادعاهای مکرری همچون نزدیک شدن عراق به تولید جنگ‌افزارهای هسته‌ای، ارائه گزارشهای متعدد از وجود سلاح کشتار جمعی در عراق، حمایت صدام حسین از تروریسم و…‌ این موارد از جمله موضوعات عملیات روانی امریکا برای ترغیب افکار عمومی آن کشور و سایر کشورها به منظورحمایت از حمله به عراق بود. (الیاسی، 246:1382)

5 – کلی گویی: بسیاری از محتوای واقعی مفاهیمی که از سوی رسانه‌های غربی مصادره، در جامعه منتشر می‌شود، مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. تولیدات رسانه‌های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، سرشار از ارزشها و مفاهیمی است که از سوی نظام سلطه به استخدام درآمده است؛ مفاهیمی مانند جهانی شدن، لیبرالیسم، اقتصاد باز، امنیت ملّی‌، پلورالیسم، نظم نوین جهانی، حقوق بشر، دموکراسی، تروریسم و… . اینها مفاهیمی است بدون تعریف مشخص که در جهت اقناع مخاطبان در زمینه‌ای مشخص به‌کار گرفته می‌شود. در واقع کلی گویی، مرتبط ساختن عقیده یا سیاستی خاص با مفهومی ویژه است تا مخاطب بدون بررسی شواهد و دلایل‌، عقیده یا سیاست مورد نظر را بپذیرد.

ب) سایر روش های جنگ رسانه ای
امروزه روشهای متعددی در رسانه‌ها برای تعریف اذهان و کنترل افکار عمومی به کار می‌رود. امپریالیسم رسانه‌ای در فعالیت خود به ویژه در وضعیت بحرانی از این روشها فراوان استفاده می‌کند که عبارت است از:

1 – تکرار: شاید این روش قدیمی‌ترین شیوه باشد. یک دروغ با تکرار، اغلب بعد از مدتی می‌تواند جای واقعیت را بگیرد؛ به عنوان نمونه تبلیغات صهیونیستها در مورد کشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم‌، الگوی گسترده جهانی را نسبت به آنها ایجاد کرد.

2 – طرح دیدگاه ها به جای واقعیت: نظریات و دیدگاههای اشخاص و کارشناسان مورد نظر به راحتی می‌تواند مخاطبان را گمراه کند و باعث شود این نظریات را به جای واقعیت بپذیرند.

3– بیان بخشی از واقعیت: در این حال فقط یک جنبه و یا یک وجه از اطلاعات به مخاطبان داده می‌شود و تحلیل‌های رسانه و مخاطبان بر اساس اطلاعات ناقص، تفسیر و تحلیل صحیحی نیست، اما رسانه از این سوگیری منفی حداکثر استفاده را می‌برد.

4 – طرح عناوین و تیترهای گمراه کننده: این کار بیشتر در مطبوعات صورت می‌گیرد زیرا بیشتر مردم فقط به عناوین و تیترها توجه‌ و از خواندن اصل خبر یا مقاله پرهیز می‌کنند؛ برای مثال شبکه CNN از این روش استفاده می‌کند. زیرنویس ثابت آن در طول حمله امریکا به افغانستان و عراق به توجیه این عملیات نظامی می‌پرداخت تا مخاطبان این شبکه در سراسر جهان این جنگ را علیه تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی بدانند.

5 – سوگیری از طریق تصاویر: در این روش، بهترین جنبه‌ها یا بدترین آن به مخاطبان ارائه می‌شود؛ مثلاً در حمله امریکا به افغانستان، شبکه‌های خبری غربی بارها و بارها تصاویر فرستادن کمکهای غذایی امریکا را به آوارگان افغانی پخش می‌کردند ولی از کشته‌های مردم این کشور در بمباران‌ها کمتر تصویری نشان داده می شد.

6 – مستند سازی: در این شیوه ممکن است با استفاده از عبارتی و یا استناد به آن از یک بزرگمرد و یا رفتاری از فرد موجه، بیان نادرست و یا رفتار غلط معتبری نشان داده شود؛ زیرا تکیه بر منابع قابل اعتماد بر تأثیر پیام تبلیغاتی می‌افزاید؛ هر چه این اعتماد افزایش یابد، قابلیت تأیید و تصدیق پیام تبلیغاتی از طریق مخاطبان آن بیشتر می‌شود.

7 – کنایه و اشاره: در این روش انتساب عملی به شخص یا جریان خاص به شکل غیر صریح و ضمنی است؛ مثلاً گفته می‌شود معتقد نیستم "فلانی آلت دست تروریست‌هاست". این کلام در ذهن مخاطبان به هر صورت ارتباط آن شخص را با تروریستها اثبات می‌کند. این شیوه در تبلیغات منفی به ویژه در زمان انتخابات که مخاطبان فرصت کمی برای جمع‌آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل امور مربوط به انتخابات دارند، تأثیر زیادی بر رأی دهندگان می‌گذارد.

8 – سانسور: لغتی فرانسوی است به معنی ممیزی و تفتیش مطبوعات، مکتوبات و نمایشها. همچنین در فرهنگ معین، سانسور به معنی انتقاد، عیب‌جویی، خرده گیری، تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلمها، نمایشنامه‌ها، مطالب روزنامه‌ها و سایر مطبوعات بیش از انتشار آنها آمده است.

ادامه دارد …

منبع: psyop.ir


پیام رسان

+ این رو خودم برای اولین بار اپ کردم > خیانت ال صعودی به دستور فراماسون ها

+ دوستان چطور باید کلمات کلیدی رو در قسمت مشخصات فردی از هم جدا کرد

مشخصات مدیر وبلاگ
 
لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 
لوگوی دوستان
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ